حافظ اسد گفته بود نرود. نزدیکان همه گفتند: "نروید."
اما چون بومدین اطمینان داده بود که ترتیبی داده ام مسائله ای پیش نیاید و آقای قذافی الآن با همه صداقتش! منتظر شماست.
رفت.... ولی با تردید.....
چون از شقاوت قذافی مطمین بود و او را خوب میشناخت.
قذافی منکر جاودانگی قرآن بود؛ میگفت: زمان قرآن گذشته و احکام اسلامی هم همینطور!! چون در حال حاضر مشکل ما را حل نمیکنند! من ولی امر هستم و خودم میتوانم قوانین اسلامی وضع کنم. دو سه کتاب هم نوشته بود. بجای قرآن هم یک چیزی داشت بنام "کتاب سبز."
کتاب سیدموسی صدر