✴یکی از روش های تربیتی امام موسی صدر، در طول فعالیت ها و مبارزات در لبنان، تعلیم و تربیت غیرمستقیم بود. وی در برخوردهای اجتماعی خود از وعظ، خطابه، سرزنش و نصیحت مستقیم افراد، اشخاص یا حتی فرزندان و نزدیکان خودداری می کرد، چون تأثیر برخوردهای مستقیم را ماندگار نمی دید. وی در بیشتر موارد، بگونه غیرمستقیم وارد عمل می شد؛ مگر در موارد بسیار ضروری که شرایط و اوضاع خاصی را به همراه داشت.
🔸او در روزهای نخست ورودش به لبنان، وقتی با اوضاع آشفته و نابهنجار زنان و دختران مسلمان این کشور مواجه شد و دید که در این سرزمین مسئله بدحجابی و بی حجابی، اصلاً مهم نیست، بلکه پیش از آن، برهنگی و به تعبیر عربها(خلاعت)، زنان و دختران لبنانی موردنظر است.
🔹در این هنگام و بطور مستقیم عمل نکرد، بلکه با تأسیس مراکزی چون خانه دختران، آموزشگاه پرستاری، سازمان زنان، کلاسهای مبارزه با بیسوادی، مؤسسه قالی بافی، خیاطی و گلدوزی، و خانه یتیمان، زنان و دختران لبنانی را به کار کشید و به هر یک، در حد توانایی و شأن ایشان، مسئولیت داد و آنها را از منجلات فساد و تباهی رهانید.
♦امام موسی صدر در این باره میگوید:
«پس از یکسال مطالعه، عامل اصلی این بی بند و باری را در بیسوادی، تهی مغزی و دور بودن زنان از تعالیم اخلاقی و دینی یافتم و فهمیدم که نخست باید سطح فکری و تربیتی آنان جهت دینی و اخلاقی تقویت بشود؛ ولی دو مانع بزرگ در پیش داشتم:
الف. زنان لبنان برخلاف زنان ایران در مسجد و مجالس عزاداری، به هیچ وجه شرکت نمی کردند.
ب. چون شخصیت زنان بطور معمول با زیبایی، تظاهر به تجمل و مُد آمیخته بود، امکان نداشت که بطور مستقیم به پوشش اسلامی و حجاب دعوت بشوند، زیرا موجب می شد که آنها از روحانی و دعوت دینی فاصله بگیرند.
✴نتیجه مطالعات این شد که دعوت را غیرمستقیم شروع کنیم؛ بدین صورت که نخست جمعیت «برّ و احسان» اعلام کرد که برای عضویت زنان در این جمعیت مانعی وجود ندارد و آنان میتوانند در فعالیت های جمعیت حضور فعال داشته باشند.
با تبلیغاتی که انجام گرفت در مدت کوتاهی بیش از دویست زن عضو جمعیت شدند و در اوّل سال، خود هشت نفر را به عنوان هیئت مدیره انتخاب کردند. به دلیل روح مردم دوستی و زیادی عاطفه، فعالیت زنان در امور خیریه بالا گرفت، تا آنجا که برنده جایزه فعالترین عضو در سال ۱۳۳۹ش، یکی از همان خانمها بود. برای تشدید و ازدیاد علاقه زنان به اهداف و افکار جمعیت، توزیع شهریه فقرا و رسیدگی به حال خانواده های فقیر را در هر ماه، دو بار برعهده آنان گذاشتیم. رضایت روحی که به واسطه رسیدگی و ملاطفت با مستمندان در این خانم ها به وجود آمد، شخصیت اصلی، یعنی روح انسانی را در آن ها زنده کرد و به خوبی درک کردند که به جز «زنانگی»، «مُد پرستی» و «لباس خوب پوشیدن» می توان شخصیت دیگری هم داشت که این شخصیت، عظمت، ثبات و لطف بیشتری دارد».
عبدالرحیم اباذری. سیره تربیتی امام موسی صدر
مجله پگاه حوزه، شماره ۱۸۴
#بانوی_مسلمان