نمیدانم چرا عبادت و عبودیت با هم آمیخته شدند و به یک معنا بکار میروند، با اینکه این دو واژه با هم یکی نیستند. اساسا واژه عبادت، از نظر ماده و شکل آن از ریشه ای غیر از عبودیت است. از جمله در زبان فارسی عبادت به "پرستش" و عبودیت به "بندگی" ترجمه میشود.......
اگر نیک بنگریم درخواهیم یافت که عبادت چیزی است و عبودیت چیز دیگر.
عبادت به معنای عبودیت نیست، بلکه آزادی است.
عبادت در اصطلاح فقهی یعنی در اصطلاح اسلامی هر عملی است که به قصد قربت صورت گیرد. یا هر عملی است که برای خداوند بجای آورده شود. این اصطلاح در مقابل اصطلاح "توصلی" است و آن هر عملی است که نیازی به قصد قربت ندارد. (در واجبات نماز، وضو عملی تعبدی است،کسی بدون قصد قربت وضو بگیرد، وضوی او باطل است) (طهارت لباس از شروط نماز است، اگر لباسم را بدون قصد قربت پاک کردم، پذیرفته میشود و لباس پاک است. لباس را با آب غصبی بشویم، پاک است و....) پاکی لباس به هر شکلی ممکن است، اما وضو فقط باید به فصد قربت باشد.
بنابراین اگر کسی بدون قصد تقرب به خداوند، بلکه جلب اعتماد مردم، نماز بگذارد، طبیعتا نماز او عبادت نیست و اجرش نیز برعهده خداوند نیست. فقه این نماز را از عبادات نمیشمارد.
تقرب به خداوند یعنی اتصاف به اوصاف الهی. اوصاف الهی، همگی، کمالند.
عبادات کارها و فعالیتهایی هستند که ثمره آنها تخلق به اخلاق الهی است. نماز، روزه، حج، زکات و ... خداوند این امور را، راه ها و اسباب و انگیزه هایی برای رساندن انسان به کمال قرارداده است.
در اسلام عبودیت نیست. عبودیت خداوند یعنی آزادگی، بندگی خداوند یعنی حرکت بسوی علم و عدل و قدرت و رافت و صدق و بلندهمتی و همه کمالات.
اخلاص شرط بنیادین عبادت است، نماز و روزه ی من فقط باید برای خداوند باشد. برای خداوند باشد، یعنی: انگیزه الهی داشتن و جذب خداوند بودن.
نیت یعنی گامهای من به سبب رغبت در انجام کاری حرکت میکند.
عبادت یعنی تلاش برای رسیدن به کمال عبادت آزادی است، زیرا حرکت بسوی کمال، قیدوبند نیست، بلکه آزادی از قیدوبند است و نزدیکی انسان به انسانیت، آزادی است.
آزادی از هرچیزی است که غیرخدایی باشد.
بندگی درست نقطه مقابل عبادت است، پس عبادت و عبودیت دو مفهوم کاملا متمایزند.
ما در نماز امکان آزادی را در عرصه های مختلف زندگی بدست می آوریم.
امام موسی صدر
ادیان درخدمت انسان