فرد جز حقیقی جامعه است. او به روشنی از جامعه تاثیر می پذیرد و بر جامعه نیز اثر می گذارد. آدمی، در تکوین خود، در زندگی، در فرهنگ خود، در برآوردن نیازهایش، در همه امور، جزئی از جامعه خویش است و از جامعه اثر می پذیرد. نمی توان فرد را کانون همه توجهات قرار داد اما به اوضاع اجتماع بی توجه بود و از آن غفلت ورزید. نمی توان برای فرد و تربیت او برنامه ریزی کرد و، در عین حال، او را در جامعه ای رها کرد که با تعالیم و برنامه های مذکور سنخیت و تناسبی ندارد. پس اگر بخواهیم فرد صالح و مومن و شایسته باشد، غفلت از جامعه فرد به هیچ وجه مجاز نیست.
حقیقت این است که اسلام از زبان پیامبر خود می گوید: " بعثت لاتمم مکارم الاخلاق" ( مبعوث شدم تا مکارم اخلاق را تمام کنم.) اما آیا مکارم اخلاقی فرد مصونیت دارد و می توان آن را در محیط و جامعه ای حفظ و صیانت کرد که با آن مکارم و آموزه های ایمانی و اعمال متعالی نامتناسب است؟ قطعا نه. به نظر من تاثیرپذیری انسان از جامعه نیازی به برهان ندارد. بنابراین، اسلام که خواهان تربیت فرد است، تلاش می کند که برای او جامعه ای فراهم آورد که با تربیت و ایمان و اخلاق و کردار او متناسب باشد. بدین سبب است که اسلام در امور جامعه دخالت می کند.
امام موسی صدر
ادیان در خدمت انسان